من راهی تو ام

ای مقصد درست

۲ مطلب در فروردين ۱۴۰۴ ثبت شده است

جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود

زخم و زیلی خاک و خولی چشم بسته کشون کشون دنبال سر دل.

هر کسی بهم نگاه میکنن میپرسه ارزش داره؟ چطوری توضیح بدم؟ برای این بدن، نه! این روح لطیف، نه! این من پر طمطراق، نه! ولی برای این دل که توی سینه میتپه خیلی ارزشمنده. هر خراشی که برمیدارم مقدسه. هر اشکی که میریزم الماسه. هر نفسی که سنگین میشه الهه است. هر راهی که بسته میشه شاه‌راهه‌. این دل تمام من رو دنبال سر خودش میکشونه.. عقل قانع شده و فرمان از دست و پا برمیداره. زخم و زیلی. خاک و خولی. کشون کشون، دنبال سر دل.

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • استیص‍ ‍آل
    • يكشنبه ۱۸ فروردين ۰۴

    چون که این روزا دارم قرص ضد تهوع میخورم

    من از تناژ صداش ببن شلوغی جمعیت

    از قطره آبی ک از دستاش میچکه

    من از دست راستش ک موقع راه رفتن جلو عقب میره

    از کلماتی که استفاده می‌کنه

    از پیشنهاداتش

    از لباسایی ک تا دیروز توی مغازه بوده و حالا او خریده

    از سایز پاش، طرح روی جوراباش

    من از همه چیز این آدم بدم میاد

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • استیص‍ ‍آل
    • شنبه ۳ فروردين ۰۴