من راهی تو ام

ای مقصد درست

گوگل و عمر ابن سعد و شمرا

اومدم بگم که چهار پنج روزه درگیر نصب اندرویید استادیوم. نه نصب اندروید استادیو، دقیق تر نصب SDK هاش منو صاف کرده. چون گوگل ایران رو تحریم کرده و اجازه نمیده آنلاین نصبشون کنیم. میتونم بگم رسما آسفالت شدم. آفلاین که هر چی تلاش کردم نشد نصبشون کنم. پس رفتم سراغ دور زدن تحریم ها و الان میتونم بگم که یه پروسه دانلود نسبتا طولانی رو پشت سر گذاشته و ساکسس و فینیش و بعدش ینطور به نظر میرسه که انگار نه انگار. هیچ تغییری نکرده. دلم میخواد پروژه هایی که ساختمو دیلیت کنم اما همین کار ساده رو هم بلد نیستم. داشتم میگفتم چی شد که فکر کردم بهتره برم اندرویید یاد بگیرم و اون این بود که چند مدت به شدت درگیر این بودم که «امروز غذا چی بپزم» پس رفتم یه سرچی توی گوگل پلی کردم که میتونم بگم برنامه های متعددی بود اما مشکل همشون این بود که 1- تقویماشون میلای بود و 2- تقریبا هیچکدومشون قابلیت تنظیم شخصی سازی دوره های غذایی رو نداشتن. یعنی یکی داشت ماهانه. ما وارد میکردیم خودش شلخته میچید. یکی داشت هفتگی. ولی هیچکدوم این قابلیت رو نداشت که بعضی غذا ها رو هفتگی ریپیت کنه و بعضی غذا ها رو ماهانه. یا این قابلیت که برای غذا ها تگ تعریف کنیم و اون بگه که مثلا این  ماه فیبر کم مصرف کردی. از همه اینا ساده تر . من یه چیزی میخواستم که بدون اینکه تاریخ بده بر اساس روزای هفته با یه سیکل دو هفته یا یه ماهی توش برنامه غذایی وارد کنم و هر روز اون لیست رو به من نشون بده. فعلا برنامه چی بپزمم رو توی اکسل وارد کردم اما خب این برام کافی نیست. برنامه ها ی سنگین که البته این سنگین نیست تحت وب نوشته میشن و من با php کار کردم. یعنی اگه یه روزی خواستم برنامم رو گسترش بدم و مخاطباش رو خیلی بیشتر کنم خیلی راحت میتونم با php سینکش کنم. حتی همین برنامه سادم رو هم میتونم تحت سرور بنویسم. بلاخره این چیزیه که رو بورسه. در نهایت با همه ی کلنجار هام اینطور به نظر اومد که تونستم دی ان اس های کامپیوترم رو روی «شکن» ست کنم و تحریم های گوگل رو دور بزنم. اما هنوز هم معلوم نیست چون اندرویید استادیو مشغول پراسس کردن گریدل هاست (من هم نمیدونم این یعنی دقیقا چی) و من هنوز هیچ مثلث قرمز ثابت شده ای نمیبینم(وسط کار یسری مثلثای قرمز میومدن و میرفتن و من برای همین ک واینمیستادم خداروشکر میکردم).حالا منتظرم ببینم چطور تموم میشه یا باید ببرم در مغازه و بگم یه کاریش کن من میخوام کد بزنم.

 

 

هیچ مثلث قرمزی نشون نداد. اما چند تا دایره قرمز نشون داد و یک سری ارور که حدس زدم برای مشکلات قبل از دانلود بوده و باز هم روی لینک آبی رنگ که احتمال میدم سلف فیکسینگ مشکلا باشه کلیک کردم و منتظرم ببینم نتیجه بعدی چی باشه.

 

 

دایره ها ولم نمیکنن.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • استیص‍ ‍آل
    • جمعه ۱۱ مهر ۹۹

    نور ننداز پشتش میترسم

    همیشه وقتی توی ماجرا هستم خیلی همه چیز سیاه و هشت پا طوره! وقتی وقتی میام بیرون میبینم اون فقط یه عروس دریاییه.. که زشت نیست، فقط من لزجم میشه..

  • ۲ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • استیص‍ ‍آل
    • پنجشنبه ۱۰ مهر ۹۹

    من، زهرا14 ساله

    دلم میخواد در اینجا رو تخته کنم و برم سراغ کاری که در موردش استعداد دارم. اما دلم نمیخواد قبول کنم که توی نوشتن استعداد ندارم. آخه یادمه از 10 سال پیش که وقت یاولین داستان های زندگیم رو نوشتم محمد بهم گفت که واقعا خیلی عالی هست و فقط باید مراقب باشم فضای احساسی داستان خیلی زیاد نشه چون درین صورت خواندده از صفحه دوم به سوم نرسیده یه بلایی دست خودش میاره و بله. یعنی من انقدر قابلیت کنترل فضای احساسی داستان رو اونم توی 14 سالگی داشتم. ذهنم پر از داستان با موضوعات متفاوت بود که برا یهر کدومشون یه توصیف خاص میتونستم پیاده کنم  شادید میتونم بگم بزرگ ترین اشتباه اون روزام این بود که نمینوشتم. و الان؟ الان دیگه اون فراخی! ذهنی رو ندارم و خیلی از خاطرات رو فراموش میکنم و واژه ها اونقدر در بند احساساتم نیستن و خیلی چیزای دیگه. الان نهایتا میتونم بنویسم که امروز احسان اومد و اینطور شد و فردا رفت و اینطور شد و همین داستان های معمولی عاری از آرایه های ادبی و نقز و لطافت.

  • ۲ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • استیص‍ ‍آل
    • پنجشنبه ۱۰ مهر ۹۹

    این هم گذشت

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • استیص‍ ‍آل
    • دوشنبه ۷ مهر ۹۹

    مرد ها معلولند، زنان علت.

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • استیص‍ ‍آل
    • چهارشنبه ۵ شهریور ۹۹